ایام نوجوانی بچه ها بود که هر روز بعد از ظهرها مخصوصاً در ایام تعطیلی مدارس دور هم جمع میشدند و بازی می کردند .

      فوتبال و هفت سنگ بازی مورد علاقه ی بچه های کوچه شهید کریم جمشیدی بود . اما هر وقت عطر خوش ایام محرم به مشام شون میرسید همه ی کارهاشون رنگ و بوی حسینی پیدا میکرد .

      با اینکه همه ی بچه ها در یک رِنج سنی بین ده تا سیزده سال بودند اما واقعا مشتاقانه کار میکردند . اما مگر توان یک نوجوان 13 ساله چقدر است ؟

      بچه ها زودی میپریدند میرفتند خانه و چادر مشکی های مادران شون و پارچه سیاه ها را بر میداشتند میاوردند که فقط به اندازه یک تکیه دو متری کنار جوب آب کفاف می داد . 

      الان خنده آور است . صبح تکیه را اول کوچه ، بعداز ظهر وسط کوچه ، شب هم آخر کوچه بنا می کردیم .

      رفته رفته منزل مرحوم سعدالله جوانی را خانواده محترمشان دراختیار ده تا بچه نوجوان دادند که فقط ایام دهه اول محرم رو هیئت می گرفتند .

      از سال 1379  خانواده جوانی که خودشان از قدیمی ها و هیئت داران محل هستند با پیشنهاد و تشویق شان بچه ها رو ترغیب کردند که هیئت را به صورت هفتگی برگزار کنند .

      بعد از آن جلسه ای برگزار شد و اسم هیئت رو تعیین کردیم . اسم قبلی هیئت ، باب الحوائج بود ولی از آن به بعد شد هیئتُ العباس - رهروان شهداء اسم هیئت شد .

      جلسات هفتگی برگزار می شد . رفته رفته کمک های مالی بچه ها و خانواده هاشان و مردم عزیز محل و غیر محل باعث شد که کار هیئت العباس رونق بگیرد .

      در کنار جلسات هفتگی ، مناسبت های دیگر اعم از ولادت ها و شهادت همچون ایام ماه مبارک رمضان ، فاطمیه و جشن های شعبانیه برگزار شد و میشود .

      دغدغه ی خادمین هیئت العباس به گونه ای بوده که باعث شده فوق برنامه هایی از طرف شورای مرکزی هیئت برگزار شود . سفر زیارتی به قم ، مشهد ، اردوهای تفریحی و ورزشی در استان تهران ، جلسات قرآن و مجمع های عمومی خادمین هیئت العباس برپا و برگزار شود .

      هم اکنون هیئت العباس - رهروان شهداء با شورای مرکزی معین و مشخص با توکل بر خداوند متعال و توسل به حضرات معصومین (علیهم السلام) راه خود را در این هجمه های سنگین ضدفرهنگی دشمن ادامه داده و خواهد داد . انشاءالله